Saturday, December 01, 2007

ویرانیگری به بهانه عمران



ویرانیگری به بهانه عمران
شامان تورک ائللی (رسول سواران)



هر بار که از مقابل ارک تبریز میگذرم سمبل تاریخی تبریز را میبینم که روز به روز تعمدا تخریب میگردد و کسی را یارای اعتراض نیست.

ستونهای آهنی هر روز و هر روز بالاتر میروند و ارک تبریز این سمبل مقاوت تبریزیان در مقابل استبدادیان در میان آهن و بتون زندانی میگردد .

در مقابل مشاهده میکنیم که ارک شهر کویری و کم اهمیت بم را که در اثر زلزله تخریب شده ، دوباره از نو میسازند .

برای خیلی ها این جریان کومیک است و برای ما تراژیک .

ملت آذربایجان و سمبل مقاومت آن ارک تبریز تاوان کدامین گناه را پس میدهند ؟

معلم تاریخ میگوید :

ارک سنگرگاه آزادی خواهان مشروطه تبریز بود و شاهد و یاد آور رشادتهای قهرمانان استبداد ستیز آذربایجانی است و تا ارک برجاست قیام مشروطه خواهان آذربایجان از ذهن ها پاک نخواهد شد.

معلم تاریخ آرام و محزون ادامه میدهد :

ارک تبریز از بناهایی است که به دست سلسله ای تورک تبار بنا گردیده همچون مسجد کبود (گوی مچید ) ، گنبد سلطانیه ، رصد خانه مراغه ، ربع رشیدی و . . .

با یادآوری گوی مچید ، زخم پنهانی که در ذهن و روحم ریشه دوانده همچون خوره ای جانم را ذره ذره می خورد ، دوباره سر باز میکند . دلم مینالد وقتی به یاد می آورم که این بنای زیبا و این شاهکار هنری نیز از یک سو به بهانه عمران و پاساژسازی محاصره شد و از سوی دیگر تمدن 3800 ساله ای که در دل آن و در کنارش نهفته بود ، زیر بتون و آهن و فولاد محو نابود گردید .

وقتی که اطراف گوی مچید را کندند و تمدن عظیم خوابیده در دل آن را مشاهده نمودند و در یافتند این تمدن بیش از سه هزار سال قدمت دارد شقاوتشان نسبت به آن صد چندان گردید . چرا؟

دقت کنیم پارسیان یا به قول پان ایرانیستها آریاییان سه هزار سال است که به ایران آمده اند و تمدن کشف شده در اطراف گوی مچید به صدها سال قبل از ورود پارسیان به ایران باز میگردد .

وجود این تمدن عظیم نشانگراین است که در آذربایجان سرزمین من ، قبل از چوپانان پارس تمدنی عظیم وجود داشته و پارسیان که به زعم پان ایرانیستها تنها تمدن سازان جهان هستند ( هر چند که تاریخ عکس ادعایشان را اثبات کرده ) ، هیچ نقشی در خلق این تمدن عظیم ندارند .

عجیب است در خلق تمام بناها و نمادهای تمدنی آذربایجان قبل و بعد از اسلام پارسیان هیچ نقشی ندارند وهمه ساخته دست سلسله های تورک زبان و تورک ریشه می باشد و همه نیز بلا استثنا به شدت مورد بی مهری و تخریب قرار گرفته اند .

تخریب و ویرانگری به بهانه عمران .

نمیدانم شاید من دچار توهم توطعه شده ام اما احساس میکنم در ایران و به خصوص آذربایجان که تمام جمعیتش تورک زبان میباشد ، چه در زمینه زبان و فرهنگ ، چه در زمینه تاریخ و اسطوره شناسی و چه در زمینه آثار معماری و بناهای باستانی هرچیزی که مربوط به تورک و تورک زبانان باشد نابود میشود و صد البته آذربایجان سرزمین تاریخی تورکان که تنها به جرم تورک بودنش مورد هجوم و تخریب صد ساله واقع شده کلیتش مورد حمله تهدید است.

پس اینکه میگویند متفکرین و تاریخدانان و نویسندگان فارس دچار تورکو فوبیا ( تورک ترسی ) هستند، دروغ نیست و شاید همین تورکو فوبیا است که باعث ایجاد نفرت و دشمنی خود آگاه و ناخودآگاه نسبت به تورکان شده و در نتیجه دموکرات ترین و آزادی خواه ترین روشنفکران فارس هم ناخود آگاه تفکرات شدیدا آنتی تورکیستی از خود نشان میدهند .

جالب است که حتی کمونیستهای به اصطلاح انترناسیونالیست فارس هم وقتی با تورکان روبرو می شوند احساسات ناسیونالیستی و فارس دوستانه شان شدیدا گل میکند تا جایی که برخی تغییر ماهیت صد و هشتاد درجه ای داده تبدیل به فاشیستهای فارس گرای دو آتشه میگردند .

پس اینکه چرا و چگونه آنتی تورکیسم در میان پارسیان تبدیل به فرهنگ عمومی شده کمی برایمان روشن میشود :

آنان با یادآوری خاطرات ملی(تاریخ ) شان و وقوف بر شکستهای خفت بار پدرانشان از تورکان ، ترسی عظیم در وجودشان ریشه میگیرد و در پی این ترس ، نفرت از تورکان به عنوان پاسخ روانی به این ترس عظیم مطرخ میگردد و با به قدرت رسانده شدن نظام فارس گرای پهلوی ، همگی برای نابودی دشمن منفورشان ، تورکان ، بسیج میشوند .

اما مساله این است که چرا استانداران و شهرداران و دولتمردان تورک زبان ما با این سیاستهای آذربایجان ستیزانه و آنتی تورکیستی همراهی میکنند ، دردی است مضاعف .

آیا نمیدانند و از سر جهل چنین میکنند ؟

یا میدانند و . . .

آنان بر آنچه میکنند واقفند و به همین دلیل است که همواره سعی دارند اعمال فرهنگ ستیزانه و تمدن سوزانه شان در نظر مردم عمران و آبادانی جلوه گر شود .

آنان از افکار عمومی ملت آذربایجان به شدت میترسند و با تمام توان سعی دارند خود را خادمین تمام عیار و مخلص آذربایجان نشان دهند و خوشحالند که سیاستهایشان در اغفال اکثریت به خواب رفته آذربایجانی تا حد زیادی کارگر بوده و نمی دانند که این خوشحالی دوام چندانی ندارد چرا آذربایجان در حال بیداری است و از خواب صد ساله می خواهد که برخیزد .

و آن روز آنان که با سرزمین خود و زبان و فرهنگ و تمدن اجداد خود به ستیز بر خواستند و سنگ بیگانه بر سینه زدند ، باید که پاسخگو باشند .
E- mail:shamanturkelli@yahoo.com

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home