Thursday, November 15, 2007

تخريب مسجد ترکمن های بجنورد



تخريب مسجد ترکمن های بجنورد

مردم محلۀ جوادیه بجنورد که از برادران ترکمن هستند و نیاز به مسجدی برای برگزاری نماز داشتند، زمینی را خریداری و هیأتی را برای پیگیری مجوز ساخت تعیین کردند. هیأت مذکور از سال ۸۲ تمام تلاش خود را بکار برده تا اینکه مجوز ساخت مسجد صادر و برای امضای شخصی که مسئول ساخت مساجد خراسان شمالی است باقی می‌ماند. وقتی هیات پیگیری ناامید شدند به تهران مراجعه کرده و از تهران هم نتیجه‌ای نگرفتند. سپس به مشهد مراجعه کرده و بالاخره در سال ۸۴ اقدام به ساختن مسجد کردند و مقداری از مسجد ساخته شد. پس از اینکه در طول ۱۳ ماه در این مسجد نماز جماعت برگزار شده، کلاسهای آموزش قرآن برای کودکان و نوجوانان دایر گشته، زیرزمین مسجد تکمیل و همکف نزدیک به تکمیل بوده است، در روز یکشنبه ۵/۸/۸۶ از امام جماعت و مقتدیان مسجد خواسته می‌شود تا مسجد را تخریب کنند و حق برگزاری نماز جماعت را ندارند! در غیر اینصورت خودشان دست به کار خواهند شد!
شب سه‌شنبه ۷/۸/۸۶ تهدید خود را عملی کرده و با گماردن ماموران مسلح در اطراف و دستگیری امام جماعت و هیات امنای مسجد ساعت ۲۳ شب تخریب مسجد را آغاز می‌کنند و تا بامداد مسجد کاملا تخریب شده و تا صبح برای فضای سبز آماده می‌شود!

به نقل از :www.sunnionline.net

تخريب مدرسه دوره تيمروي-صفوي-قاجاري در نيشابور




تخريب مدرسه دوره تيمروي-صفوي-قاجاري در نيشابور

ديروز تبريز، امروز نيشابور

وقتی میراث فرهنگی زورش به امام جمعه نمی‌رسد
اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com


به نظر شما چرا یک بنا ثبت ملی می‌شود و در لیست آثار ملی یک کشور قرار می‌گیرد؟ ساده‌ترین پاسخ این است که کسی نتواند آن را تخریب یا امحاء کند و یا حتا در شکل فیزیکی آن تغییر ایجاد کند. حال اگر آن کس زورش بیشتر از سازمان میراث فرهنگی باشد چه؟ آیا بازهم این تاثیرات بر او نیز تسری خواهد داشت؟
به نظر می‌رسد که نه، نخواهد داشت. چون ما پیش از این نیز دیده‌ایم که در مورد سد سیوند و یا نقش رستم و بناهای دیگر تاریخی کشور زور قوانین به آنهایی که از قانون پر زورترند نچربیده و آنها توانسته‌اند آن کنند، که تشخیص دادند.
مختصر می‌کنم. یکی از آثار ملی کشور که ساخت آن به دوره‌ی تیموریان برمی‌گردد، مدرسه‌ای موسوم به «گلشن» در شهر تاریخی نیشابور است. این مدرسه که بعد از تیموریان تخریب شده بود، در دوران صفویه بازسازی شد و در دوران قاجار و پهلوی مرمت شد و از همان دوران قاجار نیز به عنوان حوزه‌ی علمیه به‌کار گرفته شد.
اما اتفاق ساده در ایام نوروز امسال افتاد که با توجه به تعطیلات نوروزی و بنابر تشخیص هیات امنای این مدرسه که در آن می‌توان نماینده‌ی نیشابور در مجلس هفتم، امام جمعه‌ی این شهر و تعدادی از روحانیون بانفوذ را دید، این بنای ملی باید تخریب، و تبدیل به یک حوزه‌ی علمیه‌ی مدرن شود. با همین تشخیص مدرسه‌ی گلشن در دو نوبت بدون توجه به کاشی‌کاری‌های عهد تیموری و صفویه با تمام توان تخریب می‌شود. البته امام جمعه‌ی نیشابور در چند هفته‌ پیش از محاسن این تخریب برای مردم سخن گفت و بنا را خطرناک و ناامن یاد کرد.
شاید این خیلی دیگر مهم نباشد اما این بنا قرار بوده با بودجه‌ی مصوب توسط میراث فرهنگی مرمت شود، اما به نظر می‌رسد دست اجل مهلت نداده است. جزییات این ماجرا را خواستم یکی از فعالان مدنی در نیشابور که خود روزنامه‌نگار در حوزه‌ی میراث فرهنگی‌ست، برایم بیشتر توضیح بدهد. از او پرسیدم، اساسا ماجرا‌ی تخریب بنای مدرسه‌ی گلشن از کجا آغاز شد؟



مدرسه‌ی گلشن یک بنای اصیل دوره‌‌ی تیموری است، اما چون نیشابور در طول حمله‌ها و زلزله‌های مختلف سابقه‌ی تخریبی متعددی داشته، این بنا بعد از مدتی از بین می‌رود و بر رد همان بنای تیموری در دوره‌ی صفوی یک بنایی تازه ساخته می شود. سال گذشته کاشی‌کاری‌هایی آبی‌رنگی در زیر گچ‌بری‌های مدرسه پیدا شد که اصالت صفوی آن را تایید می‌کند.
بهرحال در عصر قاجار و عصر پهلوی مدرسه‌ی گلشن به یکی از حوزه‌های علمیه‌ی شاخص خراسان تبدیل شد و تا زمان حاضر مدرسه‌ی گلشن فعالیت خودش را ادامه داده است.
موضوعی که اینک در نیشابور دهان به دهان می‌گردد این است که ظاهرا بنابه دلایلی کسی نمی‌تواند واسطه‌ی این تخریب را که یک مقاطعه‌کار تخریب ساختمانی‌ست، به محکمه کشد. او هشدار داده است که اگر حمایت نشود، پای خیلی‌ها را به این ماجرا باز خواهد کرد. از سوی دیگر برخی اشاره می‌کنند که یکی از نمایندگان این شهر که شریکی اقتصادی در یک کارخانه‌ی تولید روغن دارد، به دنبال تغییر محل حوزه و استفاده از این مکان است. برخی نیز این حرکت را تسویه حسابی با مدیرکل میراث استان خراسان رضوی می‌دانند که چندی‌ست به دنبال تعویض او هستند.

مدرسه گلشن در روزگار آبادانی خود
این روزنامه‌نگار ادامه می‌دهد:
از سال ۱۳۸۵ خورشیدی اداره‌ی میراث فرهنگی درصدد تعمیراتی در بنا برآمد. طبقه‌‌ی دوم حجره‌های داخل دو ضلع شرقی­ غربی مدرسه‌ی گلشن مربوط به دوره‌ی پهلوی اول و دوم بود. به همین علت میراث فرهنگی از طبقه‌ی دوم که شکاف‌های سنگینی هم داشت، کار تعمیر طبقه‌ی فوقانی را شروع کرد.
دو ایوان اصلی حوزه بخاطر قدمت‌اش که دوره‌ی صفوی و تیموری برمی‌گردد، آسیب عمده‌ای نداشت. متاسفانه جریان بازسازی حوزه در آذرماه سال گذشته به یک اتفاق نامناسب تبدیل شد. افرادی که مشغول تعمیرات بودند، چون بخشی از آن‌ها افرادی بودند که متاسفانه معمار یا متخصصین میراث فرهنگی نبودند و برای بازسازی بنا از طرف هیات امنا ماموریت داشتند، برای خارج‌کردن خاک‌های جمع‌ شده در داخل مدرسه‌ی گلشن، حجره‌‌ی ضلع شرقی را تخریب کردند تا خاک‌ها را خارج کنند.
این کار در واقع بدعتی بود برای تخریب اساسی‌تر بنا. در روزهای تعطیل نوروز امسال یک فرصت مناسب برای هیات امنا پیش آمد تا بتواند کار تخریب خودش را به سرانجام برساند. این‌ها دنبال این بودند که کلن مدرسه‌ی گلشن را تخریب کنند و به‌جای آن یک بنای معماری جدید را احیا کنند. به عبارتی به‌قول خودشان هم حجره‌ها یا سوییت‌هایی برای طلاب درست شود و هم فضایی برای پارکینگ خیابان اصلی شهر را درنظر بگیرند.
میراث فرهنگی با این کار مخالف بود. اما هیات امناء امسال تعطیلات نوروز آمدند از شورای ترافیک، فرمانده‌ی پلیس راهنمایی و رانندگی شهرستان مجوز حمل ده کامیون خاک را از ساعت ۱۲ تا ۶ بامداد روز هفتم و هشتم فروردین ماه گرفت.
البته در مجوزشان اشاره‌ی به حمل لودر برای تخریب بنا نشده بود، فقط مجوز حمل خاک بود. ولی قطعا وقتی از منطقه‌ای خاک حمل می‌شود که چیزی تخریب شده باشد و خاکی هم وجود داشته باشد که بخواهند حمل کنند. آنها شبانه کار تخریب را آغاز کردند.
وقتی که رییس اداره‌ی میراث نیشابور باخبر می‌شود به همراه چند نفر از مسئولان محلی به محل می‌رود، ابتدا با فرستادن (اس‌ام‌اس) سعی می‌کنند خبرنگاران را مطلع کنند. بعد که می‌بینند اتفاقی نمی‌افتد، خود رییس اداره، آقای رکنی خواهان متوقف شدن تخریب می‌شود. در مرحله‌ی اولیه‌ی تخریب تقریبن بخش زیادی از حجره‌ها را در طبقه‌ی همکف که مانده بود، نابود کردند.
آقای رکنی تنها کاری که توانست بکند این بود که لودر را به خارج از حوزه هدایت کند. این مرحله‌ی اول تخریب بود. ضمن این که در تعطیلات نوروز هیچ اقدام محکمی در برابر این اقدامات صورت نگرفت.

مدرسه گلشن، امروز و پس از تخریب
قانون مجازات اسلامی مشخص کرده که تخریب هر بنایی که ثبت آثار ملی شده باشد، مجازات حبس از یک تا دهسال را برای مرتکب و دستوردهنده‌گانش دارد و همچنین صریحا قید شده که هر فردی که دستوردهنده در تخریب باشد، هر مقامی داشته باشد، مشمول این قانون می‌شود.
متاسفانه مسئولین امر موضوع را جدی نگرفتند و سعی کردند با لابی‌کردن قضیه حل شود. مرحله‌ی دوم در تاریخ جمعه ۲۳ فروردین بود که کار تخریب تمام شد و حتا بخش‌های اصلی از دو ایوان شمالی و جنوبی که اصالت تیموری و صفوی‌شان محرز و تایید شده است هم با لودر با خاک یکسان شد.
بعد هم آقایان برای این که کارشان را تکمیل کنند، در روز آمدند و خاک‌هایی که جمع شده بود، یا پاره‌سنگ‌ها و پاره‌آجرهایی که در محل بود، بدون توجه به کاشی‌کاری‌ها یا گچ‌بری‌های تاریخی که در بنا بوده، جمع کردند و توی کامیون ریختند و از آنجا خارج کردند.


آیا این بنا در لیست میراث فرهنگی قرار داشته؟

این بنا در دیماه ۱۳۸۱ خورشیدی ثبت آثار ملی کشور شد.
چرا برخورد جدی‌تری با این مسئله از طرف میراث فرهنگی نشده؟
راستش این که چرا برخورد جدی نشده، باید از مسئولان امر پرسید. اما حدس همشهری‌های ما این است، بخاطر ملاحظه‌ی مقام و موقعیت برخی افراد که از امنای مدرسه‌ی گلشن بودند، ممانعت جدی از تخریب به عمل نیامد و سعی کردند با تذکر دادن موضوع را پیگیری کنند.
می‌توانید بگویید این افراد چه کسانی بودند؟
جناب آقای عبدالجواد قرویان امام جمعه‌ی شهرستان، جناب آقای الهی یکی از روحانیون در آستان قدس رضوی، جناب آقای سیدآبادی رییس سازمان تبلیغات خراسان رضوی، جناب آقای غلامرضا شهری امام جمعه‌ی شهر فیروزه و نماینده‌ی ولی فقیه در نیروی بسیج سپاه نیشابور و از همه مهم‌تر جناب آقای سبحانی‌نیا نماینده‌ی مجلس و عضو هیات رییسه‌ی مجلس.
یعنی این دوستان همه با تخریب این اثر ملی موافق بودند؟
آن‌چه مسلم است چهارشنبه‌ی هفته‌ی گذشته جلسه‌ای با حضور فرماندار، دادستان و بعضی مقامات محلی و هیات امنا و نماینده‌ی میراث برگزار می‌شود. اما آنچه شنیده شده این است که چندان از این قضیه ناراحت نبودند، ولی هرچند تا بحال به‌طور صریح و رسمی هیچ کدام از این آقایان علنی نگفته‌اند که دستوری در تخریب اینجا داده‌اند.
اما نه تنها از تخریب بنا رضایت‌شان را پنهان نکردند، بل‌که روز جمعه‌ی امام جمعه‌ی شهرمان آقای قرویان در خطبه‌های نماز جمعه مسایلی را مبنی بر این که چرا این تخریب صورت گرفته و این که بنا (خطرناک بوده) و ممکن بوده آسیب‌هایی را برای افرادی که آنجا بودند بوجود بیاورد، مطرح می‌کند که به نظر می‌رسد این اظهارات یا از سر صداقت بوده، یا این که تصمیمات از قبل گرفته شده بود که این بنا تخریب شود.
شواهد و قرائن، مانند وجود لودر، آنهم بعد از اخطارهای مکرر میراث فرهنگی، که حتا مامورین یگان‌ حفاظت میراث که ضابط دادگستری هستند اقدام به بازداشت چند نفر از عوامل که در محل حضور داشتند کردند و در نهایت این که افراد برای تخریب بنا مقاومت نشان دادند، حکایت از عمدی بودن این تخریب دارد.
در هرحال اگر کسی به دنبال تسویه حساب با دیگری باشد، اگر مدیر در میراث فرهنگی نتوانسته است از مجموعه‌ی تحت پوشش‌اش حمایت کند و یا هر دلیل دیگری که وجود داشته باشد، یک‌بار دیگر یک بنای ثبت‌شده‌ی تاریخی کشور تخریب شد و کسی هم نتوانست جلوی آن را بگیرد.
تاریخ یک ملت آینده‌ی آن ملت است. شما نظرتان چیست؟


Tabriz Opera House Memorial



Tabriz Opera House Memorial

Welcome to the site honoring the Opera House of Tabriz, Iran, which was demolished in 1980. All that remains of this building are memories and the images that appear here. It was an important symbol of Azerbaijani art, music and culture.

The building was a unique architectural landmark built in the early 20th century. Although the architect is unknown, he is believed to have come from the Caucasus since he incorporated the same style that is found in so many buildings in Baku and Tbilisi - a combination of italian Reaissance style with a highly ornamental interior of German Rococo.

Unfortunately, it no longer exists. To everyone's dismay, in 1980 a decision was made to bulldoze the building and open the space for Friday prayers in the center of Tabriz. Click HERE to learn why this insidious decision was made.




Why the Islamic Republic Demolished This Unique Building



Why the Islamic Republic Demolished This Unique Building



For over 80 years the role of Iran's central government has been one of denying and dismissing ethnic and linguistic diversity in the country. Just as the Pahlavi regime focused on annihilation of cultural, linguistic, and ethnic differences in the country, so too the current Islamic Republic has continued the politics of assimilation, exclusion, and racism.

Thousands of people were sobbing in streets of Tabriz while bulldozers demolished the building. It was a symbol of Azerbaijani art, music and culture. According to reliable witnesses, a 55-year-old man suffered a heart attack and died on the scene.

History Won't Forget - Tabriz Opera House



Winter 1998 (AI 6.4)

History Won't Forget - Tabriz Opera House

by Pirouz Khanlou