مقبره متروكه آبش خاتون، فرمانرواي زن ترك فارسستان
نها فرمانروای زن فارس در انزوای مطلق ؛ متروکه ای از مقبره "آبش خاتون"
شیراز - خبرگزاری مهر: مقبره "آبش خاتون" تنها فرمانروای زن فارس و چهارمین پادشاه زن در دولتهای اسلامی در حالی در کوچه پس کوچه های شهر شیراز قرار دارد که به دلیل بی توجهی و غفلت، به یک ساختمان متروکه و پناهگاهی برای پرندگان تبدیل شده است.
به گزارش خبرنگار مهر در شیراز، در یکی از کوچه پس کوچه های جنوب شرقی شیراز نزدیک به میدان دفاع مقدس (میدان خاتون) بنایی قرار گرفته که مربوط به آبش خاتون تنها فرمانروای زن استان فارس بوده که در سال 662 قمری بر این ایالت حکمرانی می کرده که گفته می شود وجه تشابه شهرت فلکه خاتون به سبب قرار گرفتن مقبره وی در آنجاست.
وی دختر" سعد بن ابی بکربن سعید زنگی" و ترکان خاتون، زن پسرهلاکو خان مغول و آخرین اتابک از خاندان سلغریان است. این زن سال 662 قمری فرمانروای فارس بوده و بر اساس مستندات موجود او در زمان حکمرانی خود فعالیتهای زیادی برای پیشرفت شهر انجام داده است.
در سال 661 قمری، سلجوق شاه سلغری با دسیسه ترکان خاتون و یاری سران شول و ترکمان از دژ استخر رهایی یافته و حکومت شیراز را در دست گرفت و از بیم نفوذ و فتنه انگیزی های ترکان خاتون نخست وی را به همسری خویش درآورد و سپس چندی بعد وی را به قتل رسانید.
هلاکوخان مغول با آگاهی از قتل ترکان خاتون و سرداران مغولی در شیراز لشکری به قصد سرکوب سلجوق شاه روانه آن شهر کرد، سلجوق شاه که توان برابری نداشت گریخت و پس از پنج ماه حکومت در سال 662 قمری در کنار دژ سپید به دست مغولان کشته شد و خواهر مهترش سلغم را که در دژ سپید محبوس بود بیرون آرودند و آبش را در همان سال به حکومت رساندند. آبش در سال 684 ق یا 1286 میلادی درگذشت.
آبش مانند دیگر سلغریان آثاری از خویش در شیراز به جا نهاد که مدرسهای در کوی طناب بافان و رباط آبش از آن جمله است. این رباط در حقیقت آرامگاه خانوادگى سلغریان است که برخى از ایشان مانند سعد بن زنگى و ابوبکر بن سعد در آن محل مدفون اند.
پیش از دستیابى آبش به قدرت، عمارتى بر سر این مقبرها برپا نشده بود اما وی پس از آنکه به حکومت رسید بنایى در آنجا برپا ساخت کهبه رباط آبش معروف شد.
کوچه کم عرضی که دسترسی به مقبره را میسر می کند
اما مقبره آبش خاتون امروز به شدت در معرض تخریب و انزوا قرار گرفته و به رغم اینکه در خود شهر شیراز واقع شده اما مهمانان هر روزه آن کلاغان و کبوترانی هستند که بر دیوارهای تاریخی بنا لانه کرده اند.
برای دسترسی به این مقبره باید کوچه ای سپری شود که یک خودرو به سختی توانایی عبور از آن را دارد و چنانچه شخصی محل مقبره را نداند هیچگونه تابلویی نیز در ابتدای خیابان وجود ندارد که وی را به داخل کوچه راهنمایی کند و تنها منبع موثقی که در این محدوده برای یافتن آدرس مقبره می توان یافت کیوسک روزنامه فروشی بوده که در آن محدوده قرار داشته و علاوه بر فعالیتهای جاری خود به گردشگران آدرس می دهد.
پس از طی حدود 50 متر از این کوچه باریک، خانه ای در حال تخریب را می توان دید که در کنار آن تابلویی از میراث فرهنگی نصب شده و خبرنگار مهر برای خواندن تابلوی معرفی این محل تاریخی مجبور شد ده ها اعلامیه فوت و آگهی تبلیغاتی را که در آن چسبانده شده بود بکند تا نوشته های تابلو قابل خواندن باشد.
در مقبره طی روزهای متعدد مراجعه خبرنگار مهر قفل بود
در این خانه تاریخی که مقبره آبش خاتون در آن قرار گرفته طی چند روز مراجعه خبرنگار مهر با قفل بسته شده بود و هیچکس نیز اطلاع نداشت که گردشگران چگونه می توانند از داخل بنا بازدید کنند و حتی عدم آگاهی مردم و اطلاع رسانی مسئولان نسبت به وجود این مقبره به حدی است که وقتی خبرنگار مهر از زنی که در این محل زندگی می کرد در مورد مقبره مذکور پرسید وی در پاسخ عنوان کرد که "درست نمی دانم که این بنا چیست اما اهالی محل می گویند در این مکان فردی به نام "بی بی خاتون" دفن است و روزهای سه و چهارشنبه به زیارت آن می روند".
وی می افزاید: هر روز صبح از ساعت هشت تا 9 و 30 دقیقه یک پیرزن قفل در را باز و پس از آبیاری درختان، محل را ترک می کند.
پارچه هایی که مردم به نیت برآورده شدن حاجت به در بنا می بندند
وی می گوید: " برخی مردمی که به زیارت می روند با خود پارچه آورده و به نیت برآورده شدن آرزوها به در و دیوار مقبره وصل می کنند" و پارچه های نصب شده بر در مقبره نیز گویای ادعای این گفته است.
بر روی در آهنی مقبره تنها فرمانروای زن سرزمین فارس پارچه هایی که مردم برای تبرک گذاشته اند دیده می شود که به احتمال زیاد مردم این مکان تاریخی را با اماکن مقدس اشتباه گرفته اند.
بنای مقبره در حال تخریب و ریزش است
مقبره آبش خاتون بنای سه طبقه ای بوده که گنبدی بر روی آن واقع شده بود اما چند سال قبل طبقه سوم مقبره فرو ریخته و بر اساس شنیده ها برای حفظ آن بنا طبقه فوقانی را خراب کرده اند!
اطراف مقبره با کاشی های معرق و نفیسی که گفته می شود مربوط به دوران صفوی است تزئین شده بوده که اینک بخش عظیمی از این کاشی ها به دلیل عدم رسیدگی و مرمت از بین رفته و فقط کاشی های یک طرف آن باقیمانده است.
سنگ نوشته های رها شده در محوطه مقبره
بنای فعلی مقبره تنها فرمانروای زن فارس ساختمان آجری قدیمی مربع شکلی است که به مامنی برای پرندگان و کبوتران تبدیل شده و در پشت یکی از درهای قدیمی بنا نیز سنگ نوشته هایی قدیمی وجود دارد که به عنوان مانع برای جلوگیری از ورود افراد به مقبره گذاشته شده است.
پرندگانی که دیوارهای تخریب شده بنا را به خانه خود تبدیل کرده اند
هنگام تماشای این بنای متروک و ویرانه های باقیمانده از آن، تصویر مجسمه آبش خاتون را که در موزه زینت الملوک شیراز نگهداری می شود در ذهن تداعی می شود که باید به جای آن موزه در این محل نگهداری می شد.
تنها زنی که در تاریخ فارس به فرمانروایی این خطه برگزیده شد، زنی دادگر و مومن که 23 سال حکمرانی را بر عهده داشت هم اکنون مقبره اش به پناهگاه پرندگان تبدیل شده و در حیاط آن داربستهای فلزی زنگ زده ای خود نمایی می کنند که به نظر می رسد چندین سال پیش برای مرمت بنا نصب شده و اکنون بی استفاده بر جای مانده اند.
تخریب سنگفرشهای حیاط بنا ناشی از عدم مرمت و رسیدگی
مقبره وی مانند مقبره سلطان محمد الجاتیو در سلطانیه نمونه ای از بناهای ساخته شده در زمان مغول است. این بنا از بیرون و داخل دارای کاشی کاری و معرق کاری است که آیات قرآنی به خط مثلث به طرز زیبایی بر روی دیواره های آن قرار دارد اما اکنون تعداد زیادی از این کاشی ها از بین رفته و قسمتهایی از آن منهدم شده و سنگ فرشهای نامنظم حیاط بنا همراه با بوته هایی که از لابه لای آن بیرون آمده حاکی از عدم رسیدگی به این محل طی این مدت است.
این اثر در 15 دی ماه سال 1310 به شماره 76 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده و پس از گذشت 78 سال از ثبت این بنا توجه مسئولان و غریب نوازی شیرازی ها هنوز دامن گیر تنها فرمانروای زن فارس نشده است.
یکی دیگر از نکات جالب این بنا سنگها و دیوارهای محل بوده که به شدت در حال تخریب و فرسایش است و در صورت وزش باد در زمستان احتمال سقوط سنگهای تاریخی قسمتی از این بنا نیز وجود دارد.
آگهی تبلغاتی بر روی دیوار بنا
بر روی یکی دیوارهای بیرونی مقبره نیز به کرات می توان آگهی های تبلیغاتی را دید که بیشتر از آنکه توسط ارگانی پاک شده باشد گذر زمان آن را کمی محو کرده است.
به هر حال مقبره این فرمانروای زن در گوشه ای از شهر شیراز در نهایت انزوا و غربت قرار گرفته و از شدت عدم اطلاع رسانی و بیشتر از آن، از مرمت مستمر و فوری رنج می برد و باید دست اندرکاران این امر نسبت به نگهداری و مرمت بنا ایفای نقش بهتری داشته باشند.
باید در نظر داشت که شیراز فقط شهر سعدی و حافظ نیست و در این شهر بزرگان و شخصیتهای تاریخی دیگری نظیر این فرمانروا وجود دارند که همانند سایر شخصیتها نیاز به مراقبت و محافظت دارند.
.................................................
گزارش: هژیر فتحی
عکس: محمدحسین نیکوپور